نوشته شده توسط : asa

مادرم روزت مبارک!
ميشــــه اسـم پاکتو

 


رو دل خـــــدا نوشت
ميشه با تو پر کشيد
تــــوي راه سرنوشت
ميشـــه با عطـر تنت
تا خــــود خـدا رسيد
ميشــه چشــم نازتو
رو تن گلهــــا کـشيد
مادرم جـــــونم فـدات
برم قــــربــون چشات
تو اگــــــــه نگام کني
جون ميدم واس نگات
.................
شايان نجاتي

 

خیلی دلم گرفته بود بازم مثل سالهای قبل که دور از خانواده بودم امسال هم دور از خانه و خانواده بودم نمی دونم کی قسمت بشه دوباره کنار خانواده باشم تا روزهای خاصی مثل امروز که روز مادر هست کنار هم باشیم .... مادر روزت مبارک .....

 

تـو که عاشـق ترین عـاشـقـایی
فرشته ای واسه عرش کبریایی

تو ای مادر صفا و شـور خــونـــه
بـرکــت وجــودت نـــور خــونـــه

اگـه بـا این تـرانه حـقـیـرم
سر و پاتو من از طلا بگیرم
هنوز شرمندتم ای نازنینم
کـلام اولم ای بـهــتـریـنـم

مادر تویی جون پناه من
مادر تویی تکیه گاه من

مادر تویی جون پناه من
مادر تویی تکیه گاه من

مادر مـادر مــادر

تـویـی بالا تـرین معراج یک زن
تو عـمـری و تـو جونی پـاره تن

به قربون دو دسـت مـهـربونـت
بکش دست نوازش بر سـر من

سرم رو باز بذار به روی شونت
بـخـون لالایـی های عاشقونت

بـگو بـا مـن خـدای مـا بــزرگــه
فــدای اون دعـاهای شبــونـت

مادر تویی جون پناه من
مادر تویی تکیه گاه من

مادر تویی جون پناه من
مادر تویی تکیه گاه من

مادر مـادر مــادر

خدا از خاک عشق تو رو سرشته
فـرســتـاده از آســمـون فـرشته
تـا در آغــوش امـن خـود بـگـیـرم
کـه ایـن یـک ذره جا مثـل بهشته

بـــمـیــرم مـن اگـر بـا غصـه وغـم
گـذاشتــم روی دوشـت کوله باری

بشه ای کاش نگاهم سایه ساری
که روی چـشــم مـن قـدم بـذاری

بمـون مادر که دل بی تو می گیـره
دل کـوچـیـک مـن پـیـش تو شیـره

نشه کم سایه تو از سر من
خدا هرگز تو رو از من نگیره

مادر تویی جون پناه من
مادر تویی تکیه گاه من

مادر تویی جون پناه من
مادر تویی تکیه گاه من

مادر مـادر مــادر



:: بازدید از این مطلب : 426
|
امتیاز مطلب : 149
|
تعداد امتیازدهندگان : 47
|
مجموع امتیاز : 47
تاریخ انتشار : 13 خرداد 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : asa

میگویند اسکندر قبل از حمله به ایران درمانده و مستأصل بود. از خود میپرسید که چگونه باید بر مردمی که از مردم من بیشتر میفهمند حکومت کنم؟ یکی از مشاوران میگوید: «کتابهایشان را بسوزان. بزرگان و خردمندانشان را بکش و دستور بده به زنان و کودکانشان تجاوز کنند».

اما ظاهراً یکی دیگر از مشاوران (به قول برخی، ارسطو) پاسخ میدهد:

«نیازی به چنین کاری نیست. از میان مردم آن سرزمین، آنها را که نمیفهمند و کم سوادند، به کارهای بزرگ بگمار. آنها که میفهمند و باسوادند، به کارهای کوچک و پست بگمار. بی سوادها و نفهم ها همیشه شکرگزار تو خواهند بود و هیچگاه توانایی طغیان نخواهند داشت. فهمیده ها و با سوادها هم یا به سرزمینهای دیگر کوچ میکنند یا خسته و سرخورده، عمر خود را تا لحظه مرگ، در گوشه ای از آن سرزمین در انزوا سپری خواهند کرد...».




:: بازدید از این مطلب : 691
|
امتیاز مطلب : 154
|
تعداد امتیازدهندگان : 48
|
مجموع امتیاز : 48
تاریخ انتشار : 13 خرداد 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : asa

روزی، وقتی هیزم شکنی مشغول قطع کردن یه شاخه درخت بالای رودخونه بود ،تبرش افتاد تو رودخونه وقتی در حال گریه کردن بود یه فرشته اومد و ازش پرسید: چرا گریه می کنی؟

 
 

 
 
 
 
 
 

 

 
 
 

هیزم شکن گفت که تبرم توی رودخونه افتاده. فرشته رفت و با یه تبر طلایی برگشت.

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

 

" آیا این تبر توست؟" هیزم شکن جواب داد: " نه

 

فرشته دوباره به زیر آب رفت و این بار با یه تبر نقره ای برگشت و پرسید که آیا این تبر توست؟ دوباره، هیزم شکن جواب داد : نه

 

فرشته باز هم به زیر آب رفت و این بار با یه تبر آهنی برگشت و پرسید آیا این تبر توست؟

 

جواب داد: آره. فرشته از صداقت مرد خوشحال شد و هر سه تبر را به او داد و هیزم شکن خوشحال روانه خونه شد...

یه روز وقتی هیزم شکن داشت با زنش کنار رودخونه راه می رفت زنش افتاد توی آب..(هههههههههههههههه!!!)Error! Filename not specified.

هیزم شکن داشت گریه می کرد که فرشته باز هم اومد و پرسید که چرا گریه می کنی؟

اوه فرشته، زنم افتاده توی آب ...فرشته رفت زیر آب و با جنیفر لوپز برگشت و پرسید : زنت اینه؟

 آره "  " هیزم شکن فریاد زد

فرشته عصبانی شد. " تو تقلب کردی، این نامردیه"  

هیزم شکن جواب داد : اوه، فرشته من منو ببخش. سوء تفاهم شده. میدوونی، اگه به

جنیفر لوپز " نه" میگفتم تو میرفتی و با کاترین زتاجونز می اومدی. و باز هم اگه به

کاترین زتاجونز "نه" میگفتم تو میرفتی و با زن خودم می اومدی و من هم میگفتم

آره . اونوقت تو هر سه تا رو به من می دادی اما فرشته، من یه آدم فقیرم و توانایی

نگهداری سه تا زن رو ندارم، و به همین دلیل بود که این بار گفتم آره...

نکته اخلاقی : اینه که هر وقت یه مرد دروغ میگه به خاطر یه دلیل شرافتمندانه و مفیده!!!



:: بازدید از این مطلب : 522
|
امتیاز مطلب : 128
|
تعداد امتیازدهندگان : 42
|
مجموع امتیاز : 42
تاریخ انتشار : 13 خرداد 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : asa

 

بوسه

از یک منبع با نویسنده بی نام"کتاب بوسه ها" اینطور برداشت می شود که: "بوسه یک عمل کاملاً دو طرفه

بوده؛ تا ندهید نمی توانید بگیرید و بالعکس." در یک کتاب دیگر هم اینطور نوشته شده که زمانیکه احساس

میکنید تمایل دارید تا همسرتان را ببوسید این کار را انجام دهید، لازم نیست حتماً صبر کنید تا او را بهتر

بشناسید، او را ببوسید و به مرور زمان می توانید او را بهتر بشناسید.

 

یکی از مواردی که زیبایی بوسه را چند برابر می کند این است که در همه ی زبان ها و مذاهب قابل درک می

باشد. 

پروفسور وان بیرنت رئیس بخش مردم شناسی دانشگاه تکزاز اظهار می دارد که: "اولین بوسه عاشقانه برمی

گردد به 1500 سال قبل از میلاد مسیح در هند. پیش از این زمان هیچ مدرک دیگری دال بر وجود بوسه های

عاشقانه وجود نداشت. کلیه این نتایج از روی لوح های گلی، نقاشی روی دیواره های غارها و یا نوشته های

روی پوست حیوانات بدست آمده است. 

 

بیرنت معتقد است که تماس نزدیک و فشار بینی ها به یکدیگر از همان 1500 سال قبل از میلاد مسیح مرسوم

بوده است. 

 

اما بوسه ای که امروزه به این شکل رواج پیدا کرده، برای اولین بار در میان رومی ها شهرت پیدا کرد. رومی

ها در هنگام سلام کردن یکدیگر را می بوسیدند، انگشتر و حلقه ای که بر دست رهبران قومشان بوده را می

بوسیدند و مجسمه های خدایان خود را نیز می بوسیدند و با این کار مطیع بودن و حس احترام خود را به طرف

مقابل انتقال می دادند. 

  

رومی ها به سرعت متوجه شدند که بوسه در شرایط مختلف می تواند معانی متفاوتی را در بر داشته باشد، به

همین دلیل برای انواع بوسه ها، نام های مختلفی انتخاب کردند. به عنوان مثال اسکیولیم: بوسه از روی

دوستی، باسیولیم: بوسه از روی احساس عشق و محبت، و سویولیم: بوسه عمیق که این روزها به French

Kiss مشهور شده است

 

 از آن به بعد بود که ادیان مختلف شروع به تحریم بوسه نموده و آنرا به عنوان یک گناه نابخشودنی اعلام

کردند، اما به هر حال قدرت بوسه بیشتر بود و همچنان به قوت خود باقی مانده است.  

اگر بخواهیم این پدیده را از نظر علمی ریشه یابی کنیم، می توانیم بگوییم که بوسیدن به طور طبیعی باعث می

شود تا ذهن آکسی توسین بیشتری ترشح کند، این هورمون سبب می شود در هنگام بوسیدن احساس خوبی به ما

دست بدهد و دانشمندان معتقدند که ماهیت وجودی انسان به گونه ای است که در صورت تجربه یک بوسه منتظر

بوسه ی بعدی خواهد بود. زمانیکه در وضعیت بوسیدن قرار می گیرد، غدد موجود در داخل دهان و جداره لب

ها ماده شیمیایی را ترشح می کنند که همین ماده سبب ایجاد تمایل فرد به ادامه بوسیدن می شود.

در تحقیقی که در سال 1997 در دانشگاه پرینستون انجام شد، محققان به این نتیجه دست پیدا کردند که مغز

انسان دارای سلول های عصبی است که فرد را قادر می سازد تا در تاریکی لب های معشوقه اش را پیدا کند.

تعجبی وجود ندارد که چرا بسیاری از زوج ها از بوسیدن یکدیگر در مکان های تاریک و کم نور لذب بیشتری

می برند. 

 

 

 

پزشکان و روانپزشکان آلمانی در پی پژوهش های گسترده خود در این باره به این نتیجه رسیده اند که افرادی

که هر روز صبح قبل از ترک کردن خانه، همسر خود را میبوسند کمتر دچار بیماری می شوند.

همچنین افرادی که پس از بوسیدن خانه را ترک می کنند، کمتر احتمال وقوع تصادف دارند، 20 تا 30 درصد

درآمد بیشتری نسبت به سایرین دارند و به طور متوسط 5 سال بیش از هم سن و سال های خود عمر می کنند.

دکتر آرتور سازبو یکی از افرادی که در در این تحقیقات نقش فعالی داشته معتقد است یکی از دلایل اصلی

موفقیت تعداد بسیار زیادی از افراد این است که روز خود را با یک نگرش مثبت و دلچسب شروع میکنند و چه

چیز می تواند مانند یک بوسه در انسان یک نگرش مثبت ایجاد کند. 

بنابراین اگر شما می خواهید خوشحال، سلامت، و موفق، بوده و عمر طولانی داشته باشید، باید کسی را که

دوستش می دارید هر روز صبح، پیش از اینکه خانه را به قصد محل کار خود ترک کنید، ببوسید

ایاسایر مز

 

 

محافظت از دندان ها و جلوگیری از پوسیدگی

 

دکتر پیتر گوردن رئیس اتحادیه دندانپزشکان انگستان اظهار می دارد: "پس از غذا خوردن، دهان پر از مواد

شیرین شده و بزاق دهان حالت اسیدی پیدا می کند، این امر باعث بوجود آمدن پلاک بر روی دندان ها می شود.

بوسیدن یک فرایند پاک کننده طبیعی است که به حفظ سلامت دندان ها کمک می کند، جریان بزاق دهان را

افزایش بخشیده، و درصد ایجاد پلاک بر روی دندان ها را تا حد بسیار زیادی کاهش می دهد." من خودم این

سوال ر از دندانپزشکم پرسیدم، او در ابتدا قدری خجالت کشید، اما نهایتاً صحت گفته های مرا تایید کرد.

 


از بین بردن استرس

 

یک بوسه عاشقانه، بهترین روش برای ریلکس شدن و از بین بردن استرس محسوب می شود. مایکل کی

مکناب، مشاور روانی معتقد است: "زمانیکه لب ها در حالت بوسیدن قرار می گیرند، تقریباً دهان حالت لبخند

زدن را به خود می گیرد، و از آنجایی که احساسات و حرکات بدنی انسان با هم ارتباط نزدیکی دارند، تقریباً

غیر ممکن است که یک نفر هم لبخند بزند و هم استرس داشته باشد. در عین حال باید به این نکته هم توجه

داشت که تنفس در زمان بوسیدن عمیق تر می شود، عضلات چشم شل شده و در راحت ترین حالت خود قرار

می گیرند. این امر بهترین تکنیک برای قطع ارتباط با دنیای پر هیاهوی بیرونی و ریلکس شدن است.

 

 

 

کاهش وزن

 

 

 

 

 

 

این مورد یکی از مهم ترین مزایای بوسیدن به شمار می رود. بوسیدن به شما کمک میکند تا قدرت ماهیچه های

فک و چانه همچنان حفظ شود، به همین دلیل میزان ایجاد چین و چروک در آنها پایین کاهش پیدا می کند.

 

 

 

 

 

 

 

 ایجاد و افزایش تناسب اندام

 

خوب بهانه ای خوبی برای ورزش نکردن دستتان دادیم! در حین بوسیدن، قلب تند تر می تپد و ضربان آن

افزایش پیدا می کند، در این زمان آدرنالین بیشتری آزاد شده و خون با سرعت بیشتری به تمام نقاط بدن پمپاژ می

شود. می توان اظهار داشت که بوسیدن از جمله بهترین تمرین های قلبی – عروقی است. 

 

 

 

 در حین بوسیدن می توانید نیازهای جنسی همسرتان را ارزیابی کنید و ببینید تمایلی به ادامه ارتباط دارد یا خیر.

روانشناسان معتقدند که اولین بوسه این امکان را برای شما فراهم می آورد که ببینید آیا با طرف مقابل همخوانی

دارید یا نه. به نظر می رسد که "بو" تاثیر به یاد ماندنی در ضمیرناخودآگاه انسان ها بر جای می گذارد،

بنابراین با تجربه اولین بوسه می توانید تشخیص دهید که فریون شما با شخص مقابل هماهنگی دارد یا خیر و اگر

اینچنین نبود در همان آغاز می توانید ارتباط خود را با او خاتمه بخشید. 

http://heart.loxblog.com/<

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.
هرس نخور این فقط سه روز اول رمز داره بخوای تو نظرا بگو بهت رمز میدم زود بخونی این جزو تحقیقات 8ماه سه روانشناس است


:: بازدید از این مطلب : 620
|
امتیاز مطلب : 102
|
تعداد امتیازدهندگان : 32
|
مجموع امتیاز : 32
تاریخ انتشار : 12 خرداد 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : asa

 

http://withoutwords.files.wordpress.com/2007/07/rain-1.jpg


 

                 " پنجره ي باران "


 

    گاه باران روي قاب پنجره، قطرهً اشكي به يادت مي كشد

        عطر و بوي آشناي گل سرخ با خيالت به مشامم مي رسد

               مي توان پلكي زد و از ياد برد، لحظه ي دل كندن از فردا را

                   مي توان پنجره را باز گذاشت تا بشويد  اشك من  گل ها را


                       شايد اين بار كه باران مي زند، دلهره ي باد مرا رها كند

                       در وسعت ِ نگاه  آشناي ِ  تو ، قاصدكي  باز مرا صدا كند 


                          شايد اين بار كه باران مي زند، كوچه فرياد دلم را بشنود

                                هم صدا با گريه ي ابر بهار، بغض ِ كهنه  در گلويم بشكند

                                       بايد اين زمزمه راباوركنم، درد ِگل در شبنم اش پنهان است

                                            رو به اين دنياي سرد انتظار، چشم من پنجره ي باران است 




:: بازدید از این مطلب : 589
|
امتیاز مطلب : 119
|
تعداد امتیازدهندگان : 36
|
مجموع امتیاز : 36
تاریخ انتشار : 11 خرداد 1389 | نظرات ()